شیدان پروده پلاو پرور ناز پرورده نعمت پرورده: ای آنکه نداری خبری از هنر من خواهی که بدانی که نیم نعمت پرورد. (ابو الحسن علی بن الیاس آغاجی بخاری. لباب الالباب. نف. 32)
نمک سود. (یادداشت مؤلف). نمک آلود. به نمک آغشته. در نمک خوابانده، با نعمت اوبالیده و قوت گرفته. (یادداشت مؤلف). نمک پرور. کسی که با خرج دیگری پرورش یافته باشد. (ناظم الاطباء)