آواز برگردانیدن خر در سینه و غوک در دهان، جوش زدن دیگ و خیک چندان که آواز برآید، جدا و فصل کردن مطرب میان دو آواز و دراز کشیدن آن را. (از منتهی الارب) (آنندراج). در تمام معانی رجوع به نشیج شود
کاج، درختی خودرو با برگ های سوزنی و میوۀ مخروطی شکل، کاژو، ناژو، ناجو، نوژ، نوج، وُهل صنوبر، برای مِثال آنکه نشک آفرید و سرو سهی / وان که بید آفرید و ناز و بهی (رودکی - ۵۴۶)