معنی نژند
- نژند
- اندوهگین غمناک افسرده: پیرمردی ام معیل وبارکش روز وشب دردشت باشم خارکش... شهریارش گفت: ای پیرنژندخ نرخ کن تازردهم خارت بچندک (منطق الطیر. چا. دکترگوهرین 96)، پژمرده، سرگشته فرومانده، خشمگین غضبناک، پست زبون: بخاک اندرافگندخوارونژند فرودآمدودست کردش ببند. (شا. بخ. 865: 3) اندوهگین غمناک افسرده: پیرمردی ام معیل وبارکش روز وشب دردشت باشم خارکش... شهریارش گفت: ای پیرنژندخ نرخ کن تازردهم خارت بچندک (منطق الطیر. چا. دکترگوهرین 96)، پژمرده، سرگشته فرومانده، خشمگین غضبناک، پست زبون: بخاک اندرافگندخوارونژند فرودآمدودست کردش ببند. (شا. بخ. 865: 3)
فرهنگ لغت هوشیار