جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با نزدیکها

نزدیک ها

نزدیک ها
جاهای قریب و نزدیک. حوالی، زمانهای قریب. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

نزدیکی ها

نزدیکی ها
همسایگی ها، زودی ها. پس از چند هنگام. (ناظم الاطباء). رجوع به نزدیک ها و نزدیک شود
لغت نامه دهخدا

نزدیکی

نزدیکی
نزدیک بودن، قرابت، همسایگی، خویشاوندی، مقاربت، رابطۀ جنسی
نزدیکی کردن: مقاربت، جماع کردن
نزدیکی
فرهنگ فارسی عمید

نزدیکی

نزدیکی
نزدیک بودن قرب، قرب جوار: نزدیکی همدان دهی است... یادرنزدیکی: درنزدیکی کرمانشاه جنگ شد، یابهمین نزدیکی. بهمین زودی بزودی زودباشدکه عن قریب
فرهنگ لغت هوشیار