معنی نثارشدن نثارشدن افشانده شدن، پاشیده شدن زرو سیم ونقل ونبات وغیره، قربان شدن فداگشتن افشانده شدن، پاشیده شدن زرو سیم ونقل ونبات وغیره، قربان شدن فداگشتن فرهنگ لغت هوشیار