جدول جو
جدول جو

معنی نبردکردن

نبردکردن
جنگیدن جنگ کردن حرب کردن، یانبردکردن باکسی. یک ودوکردن بااو
تصویری از نبردکردن
تصویر نبردکردن
فرهنگ لغت هوشیار