معنی نان خوردن نان خوردن خوردن نان اکل خبز، غذاخوردن طعام خوردن: پس خوان سالاران بیامدند و خوان بنهادندونان بخوردند، ارتزاق کردن: دو برادر بودندیکی خدمت سلطان کردی ودیگری بسعی بازوان نان خوردی خوردن نان اکل خبز، غذاخوردن طعام خوردن: پس خوان سالاران بیامدند و خوان بنهادندونان بخوردند، ارتزاق کردن: دو برادر بودندیکی خدمت سلطان کردی ودیگری بسعی بازوان نان خوردی فرهنگ لغت هوشیار