جدول جو
جدول جو

معنی نافذ الامر

نافذ الامر
فرمانروا آنکه حکمش مطاع است نافذ امر: کرده شاه از در ستی قلمش نافذ الامر جمله عجمش. (نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار