معنی ناپدیدکردن ناپدیدکردن پنهان کردن مخفی کردن، غایب ساختن، غرق کردن، گم کردنمفقود کردن، فرومالیدن له کردن، مستورکردن پوشیده ساختن، معدوم کردن نیست کردن: بیک دست دشمن کند ناپدید شگفتی تراز کار او کس ندید. (شا) فرهنگ لغت هوشیار