جدول جو
جدول جو

معنی میم کردن

میم کردن
بشکل میم (م) در آوردن، لبها را بشکر خنده گشودن (بدومعنی) : پریرخ بشرم آمد از روی جم زبس ناز آن دو کبوتر بهم. بخنده عقیقین نقط میم کرد شباهنگ درمیم دونیم کرد. (گرشا)
فرهنگ لغت هوشیار