معنی میدان کشیدن میدان کشیدن خود را جمع کرده پس رفتن از برای جستن (چنانکه گوسفند سر زن کند) : گر سپند آساز آتش میگریزم دور نیست میکشم میدان که خود را زود بر آتش زنم. (عبدالله فیاض) فرهنگ لغت هوشیار