معنی موقوف موقوف هنگام معین کرده شده ایستاده کرده شده و ایستاده شده، توقف داده شده، بازداشته هنگام معین کرده شده ایستاده کرده شده و ایستاده شده، توقف داده شده، بازداشته فرهنگ لغت هوشیار