جدول جو
جدول جو

معنی موش

موش
در یکی از واژه نامه ها هندی دانسته شده موشک موش پارسی است پستانداریست کوچک از راسته جوندگان که مواد غذایی خود را بوسیله حرکات رفت و آمدی عقب به جلو آرواره تحتانی خرد میکند. چون دندانهای ثنایای این حیوان مثل سایر جوندگان نمو دایمی دارد برای جلوگیری از نمو بیش از حد مجبوراست که دائم دندانهای خود را با جویدن چیزهای نسبه سخت (از قبیل دانه ها و حبوبات و غیره) بفرساید و اگر موفق به پیدا کردن دانه های سخت نگردد به جویدن فرشها و لباسها و کتابها و هر چه که در دسترس خود بیابد مشغول میشود. از این جهت جانوری بسیار موذی و خطرناک است. موش دارای انواع و گونه های متعدد است. یکی از گونه های آن موش خانگی است که در منازل و مغازه ها و سایر اماکن مسکونی در شهرها میزید و همیشه موجب خسارت هنگفتی برای انسان میشود. موش ماده خانگی در سن یکماه و نیمه قابل باروری است دوران بار داریش در حدود سه هفته است و در هر دفعه بین 6 تا 10 بچه میزاید و با توجه باینکه هر موش ماده در طول یکسال بین 7 تا 8 بار حامله میشود قدرت تکثیر موش در ظرف مدت قلیلی خطر و خساراتی را که این جانور موذی بانسان میرساند معلوم میدارد. موش خانگی در سراسر نقاط دنیا دیده میشود و در لانه هایی که در زیر زمین در داخل ساختمانها برای خود حفر مینماید زندگی میکند. بهترین طریقه مبارزه با موش خانگی نگهداری گربه در منازل و گذاشتن تله و ریختن غذاهای سمی در سوراخ موشها است ولی طریقه اخیر چون موجب گندیدگی اجساد موشها در لانه هایشان و احیانا خطر انتشار عفونت میباشد بهتر است پس از مسموم کردن موشها اگر میسر باشد اجساد آنها را از لانه هایشان خارج کنند و آتش بزنند فاره یا موش پرنده. سنجاب کوچک خرما یا موش. پستانداریست از راسته جوندگان که جثه اش باندازه یک سنجاب است. این جانور دارای سری مسطح و گوشهایی کوتاه و بدنی نسبه فربه میباشد دمش نسبه کوتاه ولی پر مو است. رنگش قهوه یی تیره اما زیر شکمش روشن تر است. در حدود 40 گونه از این جانور شناخته شده که بیشتر انواع آن ساکن کوهستانهای آلپ در اروپا میباشند ولی در آسیا و آمریکای شمالی هم گونه های مختلف آن وجود دارند. این پستاندار منحصرا دانه خوار است و چون دارای گوشت مطبوعی است آنرا شکار کرده و از گوشتش استفاده میکنند و پوستش را جهت تهیه لباس بکار میبرند مارمت، پستانداریست از راسته گوشتخواران و از تیره زبادها که کف رو است و جزو گوشتخواران پست اولیه محسوب شود. این جانور دارای قدی متوسط است و مخصوص افریقا و هندوستان میباشد و باسانی اهلی میگردد و برای صید ماران بکار میرود (غالبا مارگیران یکی دو تا از این حیوان را نگهداری میکنند)، با وجود آنکه دستها و پاهای این جانور نسبت بجثه اش تا حدی طویل است مع ذلک حیوان در موقع حرکت اندامهایش را بطور خمیده نگاه میدارد بنحوی که زیر شکمش تقریبا با سطح زمین مماس میباشد. دم موش خرما پر مو و رنگ بدنش خرمایی است. گونه ای از این پستاندار نیز در اروپا وجود دارد. این حیوان از تمام پستانداران و حیوانات کوچک و ذو حیاتین ها تغذیه میکند. مخصوصا بشکار مار علاقه دارد. بر خلاف آنچه مشهور است موش خرما نسبت به سم مار مصونیتی ندارد و علت آنکه در شکار ماران سمی (از قبیل مار کبرا) همیشه توفیق پیدا میکند سرعت جست و خیز حیوان و فرار بموقع او از حملات مار و غافلگیر کردن مار میباشد (چون شکل ظاهری این موش شبیه راسو است از این جهت در برخی ماخذ این حیوان را با راسو اشتباه کرده اند ولی باید توجه داشت که راسو جز آن است ابن عرس، سنجاب یا (موش در بندی) گونه ای پوش که در دربند و ارمنستان میروید، پوش. یا موش دشتی. کلاوو یا موش دو پا کلاوو، گونه ای موش صحرایی که جزو دسته کلاووها محسوب میشود. دستهای این حیوان نسبت به پاهایش بسیار کوچک است (علت وجه تسمیه)، بعلاوه در موقع احساس خطر با سرعت بسیار و جست های طولانی بر روی دو پایش از خطر میگریزد. دم آن طویل و تا حدی قوی است بطوریکه وقتی حیوان روی دو پا می ایستد تکیه گاهی برای او میباشد ولی در موقع جستن فقط دو پای جانور با زمین تماس کمی پیدا میکند. محل زندگی این موش بیشتر در صحاری تاتارستان و ترکستان شرقی است. یا موش سلطانیه. گونه ای موش بیابانی که در اطراف سلطانیه و اراک فراوان است. یا موش کوچک بیابانی. گونه ای موش که در ییلاقها و نقاط مزروعی میزید و رنگش از موش خانگی تیره تر و کمی از آن بزرگتر است. گونه های تیره رنگ این موش را بنام موش سیاه نیز مینامند. یا موش کور . پستانداریست کوچک از راسته حشره خواران بطول 15 سانتیمتر که ظاهری شبیه به موش دارد و چشمهایش بسیار کوچک و ریز و در زیر موهای ناحیه سرمخفی است (علت وجه تسمیه)، این پستاندار دارای پوزه ای مخروطی و دست و پای بسیار کوتاه است ولی دستهایش نسبه پهن هستند و بچنگالهای قوی ختم میشوند. این جانور با دستهای قوی خویش در زیر زمین دالانهای مخصوصی برای خود حفر میکند و در آنجا میزید. این پستاندار چون از کرمها و حشرات موذی از قبیل آب دزدک و سوسکها و ملخها و هزار پاها تغذیه میکند بر خلاف موش ها از حیوانات بسیار مفید است و نباید بازار آن پرداخت خلد انگشت برگ، خفاش یا مثل موش آب کشیده. بمزاح بکسی که با باران تصادف کرده و تر شده اطلاق کنند (امثال و حکم دهخدا 1491: 3)، یا موش تو آش انداختن، ادعای شرکت و دخالت در کاری داشتن بی آنکه مدعی واقعا دخالت موثری در آن داشته باشد
فرهنگ لغت هوشیار