معنی مو مو هر یک از تار شکلها که در روی پوست حیوانات و در روی بعضی مواضع بدن انسان پدیدار است هر یک از تار شکلها که در روی پوست حیوانات و در روی بعضی مواضع بدن انسان پدیدار است فرهنگ لغت هوشیار