معنی من من من من سخن جویده جویده و تو دماغی تانی و درنگ بسیار در سخن گفتن: (شنوندگان او یعنی سید میران و هما از من منهای نا مفهومش رو هم رفته چیزهایی که باید بفهمند فهمیدند.) (شام. 363) تصویر من من فرهنگ لغت هوشیار