معنی معیوب کردن معیوب کردن آکدار کردن دارای عیب نقص کردن عیب ناک کردن: (میتنی تاری که جاروبش کنند میکشی طرحی که معیوبش کنند) (پروین اعتصامی. 118)، به عیب نقص نسبت دادن تصویر معیوب کردن فرهنگ لغت هوشیار