معنی معمول داشتن معمول داشتن انجام دادن عمل کردن اجرا کردن: (و آن عالی جاه باید همین قاعده را معمول دارد) (قائم مقام. منشات. چا. قائم مقامی 198)، متداول کردن رایج ساختن تصویر معمول داشتن فرهنگ لغت هوشیار