معنی مطیب کردن مطیب کردن خوشبو کردن معطر ساختن: قدحی بر فاب بر دست و شکر در آن ریخته و بعرق بر آمیخته ندانم بگلابش مطیب کرده بود فرهنگ لغت هوشیار