معنی مطر
- مطر
- بارش باریدن، پر کردن مشک، تیز رفتن اسپ خوشه ارزن، خوی باران تازگی باران: تا ابر نوبهار مهی را مطر بود تا در زمین و روی زمین بر نفر بود... (منوچهری)، جمع امطاربارش باریدن، پر کردن مشک، تیز رفتن اسپ خوشه ارزن، خوی باران تازگی باران: تا ابر نوبهار مهی را مطر بود تا در زمین و روی زمین بر نفر بود... (منوچهری)، جمع امطار
فرهنگ لغت هوشیار