جدول جو
جدول جو

معنی مضمحل شدن

مضمحل شدن
کشفتن نیست شدن نابود شدن وا رفتن نیست شدن نابود گردیدن: و از گرستن رطوبات ز جاجی وملحی بحکم قوت حرارت غریزی منحل و مضمحل شد دماغ صافی و چشم روشن گشت
فرهنگ لغت هوشیار