جدول جو
جدول جو

معنی مضطر شدن

مضطر شدن
در ماندن در مانده شدن بیچاره شدن درمانده گردیدن: عمیدالملک را وکیل کرد تا خواهر خلیفه را از برای او خطبه کند. خلیفه در آن قضیه مضایقه میکرد. عمیدالملک نواب خلیفه را در بند آورد و معایش خواص موقوف گردانید تا خلیفه مضطر ومنزعج شد و بخطبه خواهر رضا داد
فرهنگ لغت هوشیار