جدول جو
جدول جو

معنی مصمم شدن

مصمم شدن
گزیریدن بر آن شدن تصمیمگرفتن عزم جزم کردن: مصمم شدم که این کاررا بپایان رسانم
فرهنگ لغت هوشیار