جدول جو
جدول جو

معنی مصروف گرداندن

مصروف گرداندن
گساراندن، بر کنار کردن صرف کردن بکار بردن: و روزگار مبارک بر تهذیب احوال دین و ترتیب اعمال ملک مصروف گردانیده، دور داشتن بر کنار داشتن
فرهنگ لغت هوشیار