معنی مسحور کردن - فرهنگ لغت هوشیار
معنی مسحور کردن
- مسحور کردن
- جادو کردن، فریفتن جادو کردن سحر کردن، فریفته کردن
تصویر مسحور کردن
فرهنگ لغت هوشیار
واژههای مرتبط با مسحور کردن
مسرور کردن
- مسرور کردن
- شاد کردن، خوش حال کردن، شادمان کردن، مشعوف کردن
متضاد: مغموم کردن، غمگین ساختن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
محصور کردن
- محصور کردن
- خنجیستن گرد گرفتن پروستن احاطه کردن فرا گرفتن: تگ اوگر کند عجب نبود و هم را در صمیم دل محصور. (مسعود سعد)
فرهنگ لغت هوشیار