جدول جو
جدول جو

معنی مستهلک شدن

مستهلک شدن
سپری شدن نابود گشتن، فرساییدن، باز گشتن سرمایه نیست شدن نابودشدن، بتدریج پرداخته شدن (قرض)، بتدریج بدست آمدن (سرمایه بکار رفته)
فرهنگ لغت هوشیار