معنی مستسعد شدن مستسعد شدن نیکبخت شدن سعادت جستن خوشبخت شدن: داعی هم از آنجا سوار شده رحلت کرد او را نادیده و بمحاوره او مستسعدناشده نیکبخت شدن سعادت جستن خوشبخت شدن: داعی هم از آنجا سوار شده رحلت کرد او را نادیده و بمحاوره او مستسعدناشده فرهنگ لغت هوشیار