جدول جو
جدول جو

معنی مستاصل ساختن

مستاصل ساختن
بیچاره کردن درمانده ساختن ریشه کن کردن ازبیخ برکندن، فقیرکردن تهی دست کردن، بدبخت کردن پریشان ساختن: شاه بدخشان... عاقبت سلطان ابوسعید میرزا ایشان را مستاصل ساخت و مملکت راتصرف کرد، مجبورکردن
فرهنگ لغت هوشیار