معنی مزهزه - فرهنگ لغت هوشیار
معنی مزهزه
- مزهزه
- زه زه گوینده ظفرین گوی: پرویز ملک چون سخن خوب شنیدی آنرا که سخن گفتی گفتیش که: هان زه پرویز گرایدون که در ایام تو بودی بودی همه الفاظ ترا جمله مزهزه. (منوچهری) توضیح دزی گوید: (تحسین کردن) زهزه مزهزه (رنگ درخشان) زه زه گوینده ظفرین گوی: پرویز ملک چون سخن خوب شنیدی آنرا که سخن گفتی گفتیش که: هان زه پرویز گرایدون که در ایام تو بودی بودی همه الفاظ ترا جمله مزهزه. (منوچهری) توضیح دزی گوید: (تحسین کردن) زهزه مزهزه (رنگ درخشان)
فرهنگ لغت هوشیار