معنی مرفوع شدن مرفوع شدن برکشیده شدن، گره گشوده شدن، از میان رفتن یکسو شدن بالاکشیدن ارتفاع یافتن: کارگر گوز مرفوع شد و جانب اعادی مکسور گشت، برطرف شدن رفع شدن، رفع اشکال شدن، حرکت رفع (ضمه با تنوین یا بی تنوین) گرفتن حرف آخر کلمه فرهنگ لغت هوشیار