معنی مرس کردن مرس کردن (شکار) ریسمان درگردن تازی انداختن (ناظم الاطباء) : اسد راز گردون مرس کرده چون سگ شهاب آورد از پی پاسبانی. (وحشی) فرهنگ لغت هوشیار