جدول جو
جدول جو
Ads

معنی مرتفع ساختن

مرتفع ساختن
بر افراشتن، بلند ساختن، برانداختن از میان بردن برافراشتن بلند کردن، بلند بناکردن، برطرف کردن از بین بردن: گر مزاج فاسدش گردد موثر در عدد مرتفع سازد فسادش صحت نصف از چهار. (وحشی بافقی)
فرهنگ لغت هوشیار