معنی مرتبه دار
- مرتبه دار
- پایه دار زینه دار دارای رتبه و درجه صاحب منصب مرتب: دیگر روز در صفه تاج - که درمیان باغ است - بر تخت نشست و بار داد بار دادنی سخت بشکوه و بسیار غلام ایستاده از کران صفه دور جای و سپاه داران و مرتبه داران بیشمار تا در باغ و بر صحرا بسیار سوار ایستاده
