معنی مختصر کردن مختصر کردن هنگیراندن کوتاه کردن کوتاه کردن مطلبی و سخنی را: مختصرکردم چو آمد ده پدید خود نبود آن ده ره دیگر گزید. (مثنوی) فرهنگ لغت هوشیار