جدول جو
جدول جو
Ads

معنی محسوس شدن

محسوس شدن
سهشیدن درک شدن توسط یکی از حواس: گرز ها و تیغها محسوس شد پیش بیمار و سرش منکوس شد، (مثنوی)
فرهنگ لغت هوشیار