جدول جو
جدول جو

معنی مجازه

مجازه
مجازه در فارسی مونث مجاز: پرواناک روا مونث مجاز
تصویری از مجازه
تصویر مجازه
فرهنگ لغت هوشیار

واژه‌های مرتبط با مجازه

مجازه

مجازه
موضعی است. (منتهی الارب). وادی و قریه ای است از یمامه. (از معجم البلدان). و رجوع به معجم البلدان شود
لغت نامه دهخدا

مجازه

مجازه
راه در شوره زار. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، جای بسیارجوز. (منتهی الارب) (آنندراج). جای پر از درخت گردکان. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، راه. مجاز. (از اقرب الموارد).
- مجازه النهر، پل. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

مجازه

مجازه
اول رمل الدهناء است. (منتهی الارب). جایی است بین ذات العسره و سمیسه برراه بصره در اول رمل الدهناء. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا