جدول جو
جدول جو

معنی متوطن شدن

متوطن شدن
وطن گزیدن مقام کردن در جایی: تا ایشان مرفه الحال و فارغ البال درین طرف مقیم و متوطن شدند
فرهنگ لغت هوشیار