معنی مالیدن مالیدن لمس کردن و دست یا افزار بر چیزی کشیدن، چیزی را در دست مکرر فشار دادن، ساییدنلمس کردن و دست یا افزار بر چیزی کشیدن، چیزی را در دست مکرر فشار دادن، ساییدن فرهنگ لغت هوشیار