جدول جو
جدول جو

معنی لوندی

لوندی
عمل لوند: می از جام کسان در کام کردن لوندی را حریفی نام کردن، (امیر خسرو لغ) از هوا داری ما و تو چو مستغنی است یار ای رقیب این چاپلوسی ولوندی تا بکی، (کمال خجندی لغ)
فرهنگ لغت هوشیار

واژه‌های مرتبط با لوندی

لوندی

لوندی
عمل لوند:
از هواداری ما و تو چو مستغنی است یار
ای رقیب این چاپلوسی و لوندی تا به کی.
کمال خجندی
لغت نامه دهخدا

آوندی

آوندی
ظرفی که در آن شراب کنند آوند، اعضایی که در حیوانات دارای عرق و رگ میباشند و عایی، گیاهانی که دارای لوله های منفذی هستند گیاهان آونددار وعایی
فرهنگ لغت هوشیار

الوندی

الوندی
تیره ای از طایفۀ کلهر. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 61)
لغت نامه دهخدا

گوندی

گوندی
پل. نام کاردینال رتز از خانوادۀ اشرافی فلورانسی است
لغت نامه دهخدا

لوندر

لوندر
نام موضعی به مازندران. (سفرنامۀ رابینو بخش انگلیسی ص 114 و 131)
لغت نامه دهخدا