معنی لوس زن
لوس زن
چشنده ذایق، چاشنی گیر
تصویر لوس زن
فرهنگ لغت هوشیار
واژههای مرتبط با لوس زن
لوس زن
لوس زن
چاشنی گیر و چشنده. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
لوسرزن
لوسرزن
درپوش دیگ، درپوش قابلمه
فرهنگ گویش مازندرانی
سوت زن
سوت زن
آنکه سوت زند سوت زننده
فرهنگ لغت هوشیار
موج زن
موج زن
موج زننده،، موج دار
فرهنگ فارسی عمید
لاف زن
لاف زن
آنکه لاف بزند، خودستا
فرهنگ فارسی عمید
لوسیدن
لوسیدن
لوس شدن، چاپلوسی کردن، فروتنی کردن
فرهنگ فارسی عمید
لول زدن
لول زدن
در جای خود جنبیدن و پیچ خوردن، لولیدن
فرهنگ فارسی عمید
چوب زن
چوب زن
آنکه با چوب به کسی یا چیزی بزند، چوب زننده،
فرهنگ فارسی عمید
لوسیون
لوسیون
محلول دارویی مایع که روی پوست مالیده می شود
فرهنگ فارسی عمید