معنی لق لق نادرست نویسی لغ پارسی است شکاف زمین، بر چشم زدن به دست یا پنجه چیزی که در جای خود جنبان باشد نا استوار که در جای خود بجنبد: پیچ و مهره لق. یا تخم مرغ لق. تخم مرغ فاسد شده وگندیده. یا لق و لق. نااستوار و سست فرهنگ لغت هوشیار