جدول جو
جدول جو

معنی لعنت کردن

لعنت کردن
گزوتن گزودن بسوریدن بسولیدن نفرین کردن لعنت کردن بر کسی. نفرین کردن بر او لعن کردن: بدانست (آدم) که قابیل او را (هابیل را) گم کرد برو لعنت کرد
فرهنگ لغت هوشیار