معنی لطیف طبع - فرهنگ لغت هوشیار
معنی لطیف طبع
- لطیف طبع
- نیکو نهاد نیکنهاد، شیرین سخن نازک گوی نغز گوی آنکه سرشتی لطیف دارد، آنکه قریحه ای لطیف دارد: جمعی از مادحان طبع که از بحور برای نثار قدم اکابر وصدور درر مفاخر برون گرفتند نیکو نهاد نیکنهاد، شیرین سخن نازک گوی نغز گوی آنکه سرشتی لطیف دارد، آنکه قریحه ای لطیف دارد: جمعی از مادحان طبع که از بحور برای نثار قدم اکابر وصدور درر مفاخر برون گرفتند
فرهنگ لغت هوشیار