نیکویی کردن، نرمی کردن مهرکردن نیکویی کردن بر کردن: هر کرا این (یزد گرد بزهکار) شکسته پایی داد آن (بهرام) لطف کرد و مومیایی داد. (هفت پیکر. چا. ارمغان 56) لطف کردن، نرمی کردن مهربانی کردن مورد التفات قرار دادن: ای که بر ماه از خط مشکین نقاب انداختی لطف کردی سایه ای بر آفتاب انداختی. (حافظ. 301) نیکویی کردن، نرمی کردن مهرکردن نیکویی کردن بر کردن: هر کرا این (یزد گرد بزهکار) شکسته پایی داد آن (بهرام) لطف کرد و مومیایی داد. (هفت پیکر. چا. ارمغان 56) لطف کردن، نرمی کردن مهربانی کردن مورد التفات قرار دادن: ای که بر ماه از خط مشکین نقاب انداختی لطف کردی سایه ای بر آفتاب انداختی. (حافظ. 301)