جدول جو
جدول جو

معنی لالکی

لالکی
درختی است از تیره پروانه واران که دارای شاخه های خاردار است. میوهءاین گیاه غلاف مانند (شبیه میوه لوبیا) است و دارای ماده ای قندی است که در تهیه نوعی مشروب بکار میرود. این درخت در جنگلهای شمالی ایران نیز فراوان است للکی لیلکی لیلک للک لک کرات لالیک
فرهنگ لغت هوشیار

واژه‌های مرتبط با لالکی

لالکی

لالکی
درختی خاردار که در اراضی مرطوب و پست جنگلهای شمال بسیار است از آستارا تا نور و از پانصد متر ارتفاع به بالا دیده شده است. (گااُبا). رجوع به للک. لیلک. لک. لیلکی. للکی و کرات شود
لغت نامه دهخدا

لالکا

لالکا
کفش، پا افزار، برای مِثال وآن را که بر آخور ده اسب تازی ست / در پای برادرش لالکا نیست (ناصرخسرو - ۱۱۵) کفشی که مردم روستایی به پا کنند، در علم زیست شناسی تاج خروس
لالکا
فرهنگ فارسی عمید

لالیک

لالیک
درختی است از تیره پروانه واران که دارای شاخه های خاردار است. میوهءاین گیاه غلاف مانند (شبیه میوه لوبیا) است و دارای ماده ای قندی است که در تهیه نوعی مشروب بکار میرود. این درخت در جنگلهای شمالی ایران نیز فراوان است للکی لیلکی لیلک للک لک کرات لالیک
فرهنگ لغت هوشیار

لالکا

لالکا
پای افزار کفش: بل تاکف پای تو ببوسم انگار که مهر لالکاییم. (سنائی. مد. 191)، لاله گوش، تاج خروس لالک. یا لالکای خروس: تبر از بس که زد بدشمن کوس سرخ شد همچو لالکای خروس. (رودکی لغ)، تاج اکلیل
فرهنگ لغت هوشیار

لیلکی

لیلکی
درختی است از تیره پروانه واران که دارای شاخه های خاردار است. میوهءاین گیاه غلاف مانند (شبیه میوه لوبیا) است و دارای ماده ای قندی است که در تهیه نوعی مشروب بکار میرود. این درخت در جنگلهای شمالی ایران نیز فراوان است للکی لیلکی لیلک للک لک کرات لالیک
فرهنگ لغت هوشیار