معنی لاف پیمودن لاف پیمودن لاف زدن خودستایی کردن: چه عذر خواهم از این لافها که پیمودم که طبع من چو فلانست و خاطرم بهمان. (کمال اسماعیل لغ)لاف زدن خودستایی کردن: چه عذر خواهم از این لافها که پیمودم که طبع من چو فلانست و خاطرم بهمان. (کمال اسماعیل لغ) فرهنگ لغت هوشیار