بدون شرط بی شرط، لابشرط بر دو قسم باشد: قسمتی و مقسمی: لابشرط قسمی آن بود که ماهیت در ظرف وجود ذهنی و چه خارجی مقید بقید و عدم قید نباشد بعنی توان که باقیدی وجود گیر دو تصور شود و توان که بدون قید چنانکه گویی آب خواهم شرطنکنی که آب با یخ باید یا بدون یخ و او تواند برای تو هر قسم آب آرد. وضد این لا بشرط قسمی بشرط شی و بشرط لا باشد که وجود نخست مقید بقید است و دوم مقیید به نداشتن قید چنانکه در قسم اول گویی آب بدون یخ. اما لا بشرط مقسمی: مقسم هر یک از این سه قسم بود و لا بشرط مقسمی را از آنرو پذیرفته اند که گویند اقسام متعدد بدون مقسم واحد ممکن نباشد و لا بشرط بدین معنی از اوصاف ماهیت باشد و ماهیت موجوده بدان متصف نشود لیکن این مفهوم به حمل شایع برهر یک از اقسام خود حمل شود ولی خود قابل اینکه مورد اشاره حسیه واقع شود نیست