آب آمیخته با گل. آبی که از گل سرخ استخراج کنند و معطر است: گل در میان کوزه بسی درد سر کشید تا بهر دفع دردسر آخر گلاب شد، (مرزبان نامه) توضیح بعضی در شعر ذیل از خاقانی: از نوحه جغد الحق ماییم بدردسر از دیده گلابی کن درد سرما بنشان. (خاقانی) گلاب بکسر اول خوانند. بیتی که در بالا از مرزبان نامه نقل شد و شواهد بسیار دیگر موید آنست که گلاب بضم درین مورد صحیح است، آبی که از هر نوع گل استخراج کنند: گلاب کسنج. یا گلاب چشم. اشک سرشک. یا گلاب شکر. نوعی شیرینی که در درون آن شربتی معطر بگلاب کنند. عرق گل، گل سرخ یا محمدی آب آمیخته با گل. آبی که از گل سرخ استخراج کنند و معطر است: گل در میان کوزه بسی درد سر کشید تا بهر دفع دردسر آخر گلاب شد، (مرزبان نامه) توضیح بعضی در شعر ذیل از خاقانی: از نوحه جغد الحق ماییم بدردسر از دیده گلابی کن درد سرما بنشان. (خاقانی) گلاب بکسر اول خوانند. بیتی که در بالا از مرزبان نامه نقل شد و شواهد بسیار دیگر موید آنست که گلاب بضم درین مورد صحیح است، آبی که از هر نوع گل استخراج کنند: گلاب کسنج. یا گلاب چشم. اشک سرشک. یا گلاب شکر. نوعی شیرینی که در درون آن شربتی معطر بگلاب کنند. عرق گل، گل سرخ یا محمدی