معنی گشتاگشت گشتاگشت گردش کنان: این فقیه آزاد مرد از وطن خویش بیفتاد گشتا گشت رفت تا نزدیک ارسلان خان پسر قدر خانگردش کنان: این فقیه آزاد مرد از وطن خویش بیفتاد گشتا گشت رفت تا نزدیک ارسلان خان پسر قدر خان فرهنگ لغت هوشیار