معنی گسسته بنیاد گسسته بنیاد آنکه از بنیاد برکنده شده مستاصل، بی ثبات پا در هوا: گرستانم بزور بیداد است ورنه جرم گسسته بنیاد است. (امیر خسرو)آنکه از بنیاد برکنده شده مستاصل، بی ثبات پا در هوا: گرستانم بزور بیداد است ورنه جرم گسسته بنیاد است. (امیر خسرو) فرهنگ لغت هوشیار