جدول جو
جدول جو
Ads

معنی گریه زدن

گریه زدن
اشک ریختن: چندان که زدم گریه باین شعله جانسوز ساکن نشد آتش زدرون آب زبیرون. (میرشاهی)
فرهنگ لغت هوشیار